«به نام خالق عشق
عزیز دوران گند نوجوانی تا ابد امیدوارم یک سال گذشته را_که در ان فوت پدربزرگ مهربانت اتفاق چندان خوبی برای تو نبود و باعث شد تا من روی گریان و غمناک تو را ببینم_به خوبی و با خوشی های بسیارچون متولد شدن سلمای پشت سر گذاشته باشی.حالا که میبینم بدون منِ کنه-که صادقانه عاشقت هستم_راحت تری برایت همسری فوق العاده و لایق را در سال های اینده و همچنین تنی سالم و قلبی پر از امید را برایت ارزو میکنم.امیدوارم با دلیل نفش های اینده ی زندگی ات به طور متقابل صادق بوده؛روز های خوشی را سپری کنید و انها را در این دفتر ناقابل(یه دفتر یادداشت بود)ثبت کنید(گرچه دلم میخواست با هم اینکار ا کنیم!هه:))
25امین سال زندگیت پر از خوب های با خدا!:)
متاسفم که صداتو پاک کردم ولی هنوز دارمش
و در اخر دوست دارم این را هم بدانی که من هیچ گاه نمیتوانم مثل تو عاقل بوده و بدانم که باید به چه چیزی دل ببندم و به چه چیزی نه!:)
دوستت دارم عاشقانه،عاشقتم صادقانه
دوست دارت سلوی»
اینجا یه چیزی هست که باید حتما عرض کنم خدمتتون:
من خیانت نکردم به کسی هم نگفتم که به درد هم نمیخوریم
اولی بهم گفت زن دارهو من 2ماه تنهایی رو تحمل کردم و بعدش تو ماه محرم فهمیدم که دل بستم به یکی از فامیلامون و این هدیه ی اون بود که البته خدارو شکر هر دوتشون بعد از اینکه من میگفتم دوسشون دارم میگفتن«منم»و با کمک هم بهم یاد دادن وابسته نشم؟!
متشکرم
صاد و سین ما...برچسب : نویسنده : tanhadarshahreshologh بازدید : 133