سیاره ای باش که نه سفر در زمان که لبخند در لحظه را ممکن میسازد.
سیاره که دل بسته به ستاره ای دور اما غافل از فاضله و مرگ ستاره ها...
سیاره ای باش که مدار به مدارِ زندگی را زندگی کرده است.سیاره ای که از شهاب سنگ ها قمر ساخته!
سیاره ای باش که در دوردست ترین نقطه ی فضا و در خلوت خویش به گونه ای است که عالم را خیره کرده است!
سیاره ای بدون آب مایع و چنان سرد که خون را در بدن منجمد میکند، اما عاشق ستاره ای است داغ، که خون را به جوش می آورد.
و زیبایی آسمانِ شب به تناقض هاست...
97/12/15
صاد و سین ما...برچسب : نویسنده : tanhadarshahreshologh بازدید : 152