...

ساخت وبلاگ
من زاده ی پاییزم

من زاده ی بارانم

من زاده ی احساسم

من از همه کس خسته

خسته همه کس از من

بارانِ ترنم را بوییدم و بوسیدم

لبخند به لب آمد از عطر دل انگیزش

باران می زد و می زد هی

بر پنجره ی دل ها

باران می زد و می زد هی

بر شیشه ی ماشین ها

هر کس که از آن خسته

غر میزد و نق میزد

لیکن در پس این باران

فرهاد شده است عاشق

دیوانه شده است عاقل

مهر است و محبت را

همچون پر پروانه

لیلا دم این خانه 

رنگی زده است انگار

باران چه غریبانه

کودک یک رعد است!

رعدی خشن همچون برق،

برقی خشن همچون رعد!

 

_____________________

قسمت آندرلاین شده کژتابیه یا ایهام؟

 بامدادِ 97/7/2

اون شبم که نوشتمش اولین بارون پاییزی امسال داشت میبارید.

کامنت بذارید دیگه نزنین تو ذوقم!:)

صاد و سین ما...
ما را در سایت صاد و سین ما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tanhadarshahreshologh بازدید : 139 تاريخ : دوشنبه 3 دی 1397 ساعت: 13:46